دوستان! تمامی دیکتاتور ها چون پشتوانه مردمی ندارند، هر از چندگاهی مثل 22 بهمن باید یک تظاهرات چند هزار نفره با حضور طرفداران خود برگزار کنند تا برای مدت کوتاهی به خودشون روحیه بدهند. غافل از اینکه در مقابل مردمی که فکر میکنند “طرفدارشون” هستند قرار میگیرند. بگذارید نگاهی داشته باشیم به نمونه تاریخی انقلاب رومانی:
نیکولای چائوشسکو (زاده ۲۶ ژانویه ۱۹۱۸ ) سیاستمدار کمونیست رومانیایی بود که در جریان ۲۴ سال حکومت مطلقه خود انواع مشقات را به مردم رومانی تحمیل کرد. هنگامی که ملتش در اعتراض به دستگیری کشیش لازلو توئکس مدافع اقلیت مجار ترانسیلوانیا در این شهر دست به تظاهرات زدند. چائوشسکو به ارتش دستور داد تظاهرات مردم را سرکوب کند. صدها نفر از مردم کشته شدند و چائوشسکو در تلویزیون از ارتش برای سرکوب تظاهرات تقدیر کرد. بله، تشابه زیادی بین دیکتاتورها وجود دارد !
چائوشسکو در دسامبر 1989 یک تظاهرات حکومتی ترتیب داده بود و کارگران رو که فکر میکرد طرفدارش (بخوانید لشگر ساندیسی خودمون! ) هستند، از قسمتهای مختلف شهر جلوی کاخ ریاست جمهوری جمع کرده بود. ناگهان گروهی چند نفره از میان جمعیت شروع کردند به فریاد: مرگ بر دیکتاتور! . . این شعار به سرعت گسترش پیدا کرد و به تمام مردم سرایت کرد… پلیس از عهده ی کنترل جمعیت بر نیامد، چون بسیاری از اونها هم در اثر هیجان ایجاد شده به مردم پیوسته بودند! در نهایت مردم خشمگین وارد کاخ ریاست جمهوری شدند و چاوشسکو با هلیکوپتر فرار کرد. نیکولای چائوشسکو و همسرش النا در جاده فرودگاه پیتستی توسط نیروهای انقلابی دستگیر شدند و پس از یک محاکمه کوتاه در یک پادگان نظامی در حضور مردم تیرباران شدند…
برای درک این مطلب بگذارید گذری کوتاه داشته باشیم به جامعه شناسی و پدیده انبوه خلق یا crowd. این پدیده زمانی اتفاق می افتد که افراد بدور هم جمع شده یا حرکتی گروهی یا اجتماعی نظیرراهپیمایی دارند. این پدیده که امکان اتفاق افتادن آن بالا نیز هست بقرار زیر است:
- هیجان پذیری: یکی از خواص گروه، برتری روحیه جمعی در آن نسبت به روحیه فردیست. در این حالت اندکی تحریک ، هیجانی بزرگ ایجاد می کند که حتی افرادی که کنترل نسبتا بیشتری بر خود دارند نیز تا حدودی تحت تاثیرقرار می گیرند.
- قدرت سرایت: در چنین حالتی هیجان به سرعت از فردی به فرد دیگر منتقل می شود.
- قدرت تلقین پذیری:در این حالت افراد گاه آنچه را که قبول ندارند تحت تاثیرجمع و بطور ناخود آگاه برای خود توجیه کرده و قبول می نمایند.
- احساس شکست ناپذیری.
حال چگونه اتفاقی که در رومانی افتاد را در تظاهرات 22 بهمن تکرار کنیم:
- برای پر کردن میدان آزادی رژیم به چند صد هزار نفر ساندیس خور نیاز داره که قبلا هم نشون داد نمیتونه بیش از پنجاه هزار نفر جمع آوری کنه. این باعث میشه که از حضور همه اقشار استقبال کنه. در این زمان سه گروه ده بیست نفره از آزادیخواهان (سبز ها) میتونند به راحتی وارد جمعیت بشن. ظاهر حزب الهی داشتن بهتره!
- افراد بسیجی و نظامی که رژیم آورده اکثرا غیر مسلح هستند چون نمیتونن به همه اونها اعتماد کنن. آن افراد مسلح هم بیشتر در نزدیک جایگاه احمدی نژاد خواهند بود تا نزدیک مردم. این باعث میشه امنیت بیشتری برای ما ها بوجود بیاد. این سه گروه میتونن با فاصله امن از جایگاه اما بین جمعیت ساندیس خور و با فاصله حدودا 50 متر از همدیگه بشکل سه ضلع مثلث مستقر بشن.
- به محض اینکه یک لحظه سکوت بین صحبت های احمدی نژاد ایجاد شد گروه اول با توافق خودشان و بشکل هماهنگ شروع به شعار دادن کنند. گروه دوم و سوم به محض شنیدن شعار از سوی گروه اول همان شعار رو با صدای بلند تکرار میکنند. بهترین شعار مرگ بر دیکتاتور هست اما مهمتر از خود شعار هماهنگ بودن و صدای رسا هست.
- وقتی اینکار با موفقیت انجام شد عملا چندین هزار نفر شعار ها رو شنیدن و فقط کافی هست که ده بیست درصد اونها شروع به همراهی کنند که شما هسته بزرگی از تظاهر کننده ها دارید که میتونن کل جریان تظاهرات رو به یک تظاهرات برانداز اما این بار به فاصله ده ها متری احمدی نژاد تبدیل کنند.
- وقتی تظاهرات گسترش پیدا کرد اتفاقات بعدی کاملا قابل پیش بینی نخوهد بود اما مسلما برای دیکتاتور خوب نخوهد بود و ممکنه مثل رومانی پیش بره ..
به امید موفقیت ملت ایران و سرنگونی دیکتاتور