Monday 1 March 2010


پاسخ موسوی و کروبی به آخرین تهدید:

روزآنلاین: یک روز بعد از سخنان تهدید آمیز آِیت الله خامنه ای مبنی بر "تمام شدن فرصت سران جنبش سبز برای بازگشتن به دامان نظام" میرحسین موسوی در مصاحبه ای "تضمین انتخابات آزاد، غیرگزینشی و سالم را کلیدی ترین بخش راه حل" بحران دانست و اعلام کرد اگر این مسئله عملی نشود، ریزش مشروعیت نظام سرعت خواهد گرفت.همزمان مهدی کروبی نیز در مصاحبه با روزنامه کوریره دلاسرا اعلام کرد که "به جمهوری اسلامی کنونی که در ایران بر سر کار است، هیچ اعتقادی ندارد".


مهندس میرحسین موسوی در مصاحبه با سایت "کلمه" راهپیمایی 22 بهمن را «مهندسی شده» خواند و با رد راه حل دفعی و ناگهانی بحران، به حاکمیت هشدار داد که: "نمی توان یک راهپیمایی مهندسی شده ترتیب داد و دل خوش کرد که همه چیز تمام شده است".

این نامزد معترض به کودتای انتخاباتی 22 خرداد، همچنین خواستار اعطای مجوز راهپیمایی به هواداران جنبش سبز و انتشار مجدد روزنامه‌های سبز و اعتماد ملی شد.

مهدی کروبی، دیگر نامزد معترض به کودتای انتخاباتی نیز با بیان اینکه "بر سر آنچه در ۲۲ خرداد ماه رخ داده است، هرگز صلح و سازش نخواهد کرد" اعلام کرد "بر سر آنچه در ۲۲ خرداد ماه رخ داده است،هرگز صلح و سازش نخواهد کرد."


راهپیمایی مهندسی شده

میرحسین موسوی در این گفت و گو راهپیمایی 22 بهمن را مهندسی شده خوانده و گفته است بیشترین اتوبوس‌ها و حتی قطارها برای جمع‌آوری جمعیت و نیروهای نظامی و انتظامی در اختیار گرفته شده بودند: "اینگونه مهندسی اجتماعات نه تنها افتخاری ندارد، بلکه شبیه همان ذهنیت استبدادی و رویه های پیش از انقلاب است و در زمان پهلوی ها هم اگر کارمندی در تجمعات مورد نظر آنها شرکت نمی کرد، دچار مشکل می شد".


وی با اشاره به وزن جمعیتی راهپیمایی 25 خرداد و مقایسه با 22 بهمن، به پیشنهاد مشترک خود و مهدی کروبی برای برگزاری یک راهپیمایی از سوی "جنبش راه سبز" با توجه به اصل ۲۷ قانون اساسی اشاره و تصریح کرده که: " افتخار واقعی به شرکت خودجوش مردم در راهپیمایی ۲۵ خرداد و مراسم های بعد از آن است و نه راهپیمایی های مهندسی شده و یا احیانا اجباری با این همه هزینه و فضای امنیتی و ارعاب".
به گفته وی: "دولت با هزینه گزاف و بسیج اتوبوس‌ها و قطارها از سراسر کشور و شکل‌های خاص اداری، سعی کرد اثرات حضور جنبش سبز را در آن روز خنثی کند".

این نامزد معترض به کودتای انتخاباتی 22 خرداد که بسیاری از کاربران اینترنت او را "رئیس جمهور موسوی" خطاب می کنند درمصاحبه خود "حضور گسترده نیرو‌های انتظامی و نظامی در مراسم راهپمایی روز ۲۲ بهمن امسال و برخوردهای خشن و وحشیانه ای که مخصوصا در میدان صادقیه و بعضی نقاط دیگر دیده شد" را بی سابقه دانسته و افزوده است: "در سال های قبل مردم با هر شکل و قیافه و شعاری که می خواستند در راهپیمایی شرکت می کردند ولی امسال مأموران خشن، حتی طاقت دیدن یک لباس سبز بر تن راهپیمایان جوان و یا حتی یک تسبیح سبز در دست یک روحانی را نداشتند."

وی آنگاه با طرح این سئوال که "چه ضرورتی داشت فضای میدان صادقیه با نارنجک فلفلی و شیمیایی آلوده شود" گفته است که: "این روش ها، ما را از راه حل های منطقی دور می کند."


وی تاکید کرده است که "گمان نمی کند این برخوردها به سادگی از خاطره مردم برود."
نخست وزیر زمان جنگ سپس به "فضای خالی میدان آزادی به هنگام سخنرانی و مقایسه آن با سال های پرجمعیت راهپیمایی" اشاره کرده و با تاکید بر اینکه کهنوز جوابی برای خالی بودن میدان و این که چرا دوربین ها فقط نقاط محدود نزدیک به جایگاه را رصد می کرده داده نشده"، این پاسخ دولتی ها راکه مردم مراقب چمن و محیط زیست بوده اند "مضحک" دانسته است.


به گفته موسوی: "اگر برای نظام تخمین وزن جمعیتی جنبش سبز اهمیت داشت، جلوی ابراز هویت جمعیت های سبز را نمی گرفت. ولی وحشت از آشکار شدن این هویت و دامنه آن، این فرصت تاریخی را گرفت. این امر بیش از جنبش راه سبز، برای حاکمیت مضر بود".
وی با بیان این اعتقاد که "پنهان نگه داشتن واقعیت، منجر به حذف آن نمی شود" اعلام کرده است با این برخورد گسترده، هویت جنبش سبز،عمیق تر و گسترده تر خواهد شد.


رئیس سابق فرهنگستان هنر با "فضاحت بار" خواندن حمله عده‌ای چماقدار و قمه به دست به مهدی کروبی و سید محمد خاتمی در روز ۲۲ بهمن، پرسیده است: "آیا حکومت می‌تواند راه حل را در ترساندن ملت بداند؟"

موسوی آنگاه این سئوال را طرح کرده است که: "آیا پیوستن آقایان خاتمی و کروبی به صفوف مردم و اعلام عملی وحدت و یکپارچگی به حل بحران کمک می کند یا فرستادن عده ای چماقدار و قمه و زنجیر بدست برای اجرای استراتژی نصر با رعب"؟

به گفته نخست وزیر زمان جنگ "اگر دعوت جنبش سبز و تشکل های اصلاح طلب و مراجع عظام و دیگر شخصیت های نظام نمی بود، امسال ما یک راهپیمایی بی رمقی داشتیم که اکثریت آن را نیروهای نظامی و انتظامی که از سراسر کشور جمع شده بودند تشکیل می داد."


فاجعه حمله به کوی دانشگاه


میرحسین موسوی در بخش دیگری از این گفتگو به پخش فیلم حمله نیروهای گارد ویژه و بسیج به کوی دانشگاه تهران اشاره کرده و گفته است در نظر کسانی که مشغول ضرب و شتم دانشجویان هستند، فرزندان این ملت از حیوانات هم کم ارزش تر می نماید.

به گفته وی "فیلمی که اخیرا در مورد حمله به خوابگاه دانشجویان پخش شد نشان می دهد که تا چه اندازه روحیه فرقه گرایی، سبعیت ایجاد می کند".

نخست وزیر زمان جنگ، این گفته مسولان را که "نمی دانند حمله کنندگان چه کسانی هستند»" فاجعه بار تر و توهین به شعور مردم و دانشجویان دانسته و تاکید کرده است که: "ای کاش نیروی انتظامی و نیروهای امنیتی کشور، اقتدار را نه در سرکوب و ضرب و شتم، بلکه در ایجاد فضای امن برای همه ایرانیان، صرف نظر از طرز فکر و عقایدشان، می دانستند".


تضمین انتخابات سالم

تضمین انتخابات آزاد، رقابتی، غیرگزینشی و سالم، کلیدی ترین بخش راه حل ها از سوی میرحسین موسوی اعلام شده که به اعتقاد او "اگر این امر حل نشود، ریزش مشروعیت نظام سرعت خواهد گرفت."


به گفته این نامزد معترض به انتخابات 22 خرداد "جنبش راه سبز باید بطور مکرر و در هر شرایط و مکان، روی انتخابات آزاد، رقابتی و غیرگزینشی تأکید کند، همانطور که آزادی زندانی ها، آزادی رسانه ها و برچیده شدن فضای امنیتی در جای خود بسیار مهم هستند و باید ضرورت این راه حل ها را نه تنها به گوش حاکمیت، بلکه به گوش همه مردم کشورمان برسانیم".

موسوی متذکر شده است که: "هر اقدامی که در جهت احقاق حقوق مردم صورت گیرد، نه تنها نشانه ضعف حاکمیت نیست، بلکه نشانه قدرت جمهوری اسلامی است".


هشدار به سبزها


نخست وزیر زمان جنگ در بخش دیگری از این گفتگو با تاکید بر حضور "تعداد قابل ملاحظه ای از روحانیون متعهد و آگاه و مبارز" در بدنه جنبش سبز، به سبزها هشدار داده که: "موضعگیری چند نفر روحانی تندرو و مغرض، نظر همه روحانیت و مراجع نیست و مراقب باشند در دام تبلیغاتی که می خواهد روحانیت کشور را به جنبش بی اعتماد کند نیفتند".

به اعتقاد وی: "روحانیت اصیل هیچگاه مردم را با الفاظ رکیک خطاب نمی کنند یا از قتل و ریختن خون و در محبس کردن بیگناهان حمایت نمی کنند و مصالح اسلامی و ملی را از منافع فرقه ای و جناحی تشخیص می دهند".


هشدار به حاکمیت

میرحسین موسوی تصریح کرده است که: "مردم نمی توانند تحمل کنند که به نام دین رفتار های غیر دینی بلکه ضد دینی رواج یابد".


به گفته وی: "مردم به خوبی فرق میان دینداری رحمانی و قدرت طلبی در لباس دین را می فهمند."

رئیس سابق فرهنگستان هنر تاکید کرده است که "یک فرقه به دنبال دزیدن مفهوم ایرانیت و حس ملی است و این خطرناک ترین راهبردی است که ما اکنون در مقابل آن قرار داریم."
وی افزوده است: "به تغییر رنگ پرچم کشورمان به شدت مشکوک هستیم و آن را محکمترین دلیل برای عدم علاقه یک فرقه به منافع و ارزش ها و فرهنگ ملی می دانیم."

میرحسین موسوی سپس با تأکید بر اینکه "خواست جنش سبز، همان خواست ملت است" به بیان خواسته های ملت پرداخته و گفته است که: "ده‌ها میلیون ایرانی که در این کشور با سانسور، جلوگیری از آزادی‌ها و اقدامات سرکوبگرانه، سیاست خارجی دمدمی و ماجراجویانه، سیاست‌های ویرانگر اقتصادی، و رواج فساد و دروغ معترض هستند، خواهان تغییراتی هستند که که به آنها مجال دهد با حاکمیت بر سرنوشت خود، این سرنوشت تحمیلی از سوی کارگزاران بی‌کفایت را تغییر دهند".


وی افزوده است که: "ملت ما می خواهد حکومت اجازه بدهد که در رسانه ملی، صدای همه ملت شنیده شود و نه افراد خاصی که کاری جز بی انصافی و تهمت زنی ندارند. آحاد ملت ما با یکدیگر دوست هستند و دوست ندارند به دو دسته حزب الله و حزب الشیطان، مردم و خس و خاشاک و گوساله و بزغاله تقسیم شوند".
به گفته او: "ملت دوست ندارد که این چنین نامه هایش، پیام هایش، گفتگوهای تلفنی اش و پیامک هایش در معرض شنود قرار گیرد. ملت ما آگاه و رشید است و دوست ندارد عده ای معدود به نام ملت، آزادی های ملت را محدود کنند، حقوق اساسی آنرا تعطیل کنند، روزنامه هایش را ببندند و هر روز دستورالعمل های آمرانه برای نوشتن، گفتن و شنیدن صادر کنند".


وی تاکید کرده است که "ملت ایران نمی‌خواهد تحت عنوان خصوصی‌سازی، بیشترین پروژه‌ها و فعالیت‌های اقتصادی در بنگاههای شبه دولتی و سپاه جمع شود."

به گفته نخست وزیر زمان جنگ: ملت ما می‌خواهد معلمان کشور بابت درخواست حقوق خود کتک نخورند، کارگران بابت در خواست حق خود مورد تهاجم قرار نگیرند و زنان بابت درخواست رفع تبعیض، مورد هجوم تهمت‌های گوناگون قرار نگیرند".


خیابان، یکی از راههاست

میرحسین موسوی در بخش دیگری از این گفتگو گفته است که: "به نفع کشور بود که به جای سیاست‌های سرکوب و پر کردن زندان‌ها، سیاست حمایت از یک تشکیلات نیرومند از کسانی که سیاست‌ها ویرانگر موجود را قبول ندارند در چارچوب نظام وجود داشت."


از نگاه موسوی: "تنها راه عدم انتقال مدیریت جریان‌های سیاسی و اجتماعی به خارج از کشور، همین است ولی با انحراف شدید صدا و سیما و یک طرفه شدن آن، و بسته شدن روزنامه‌های کشور و زندانی‌ شدن ده‌ها روزنامه‌نگار، به نظر می‌رسد ایجاد تشکیلاتی که بتوان چهره‌های مؤثر را دور هم گرد آورد تا به صورت آشکار و در چارچوب قانون اساسی کار را پیش ببرند، فعلاً منتفی است".
نامزد معترض به انتخابات سپس با ذکر این نکته که میداند پیشنهادهای او در شرایط کنونی توسط حکومت قبول نخواهد شد، بر خواست خود برای تاسیس کانال یا کانال های رادیویی و تلویزیونی برای انعکاس دیدگاه های جنبش سبز تاکید کرده است.


وی سپس راهبرد "هر شهروند یک رسانه" و گسترش فعالیت‌های شبکه اجتماعی را در جهت گسترش آگاهی‌های سیاسی و اجتماعی یک ضرورت دانسته که جایگزینی برای آن وجود ندارد.

وی تصریح کرده است که: "استفاده از فضای مجازی معجزه کرده است و به صورت یک ساختار کاملاً قابل اتکا، افراد و شبکه‌ها را در اتصال و تعامل با هم قرار داده است".

موسوی با تاکید بر لزوم گسترش آگاهی در میان اقشار مختلف جامعه و به ویژه اقشار مستضعف گفته است که تنها راه برای تحقق این منظور،"استفاده از خیابان ها" نیست.

وی تاکید کرده است که: "صحنه خیابان ها و آنچه در آن گذشته را باید یکی از راه هایی بشماریم که جنبش سبز تلاش کرده است اهداف و نیات خود را به گوش همه ملت و جهانیان برساند، ولی استفاده از خیابان ها، تنها راه نبوده است".

به گفته موسوی: "جنبش سبز بر سر مطالبات خود و حق خود محکم ایستاده است و هرچه آگاهی ملت از حقوق خود بیشتر شود، نیروی عظیم‌تری پشت این مطالبات قرار خواهد گرفت".

موسوی با تاکید بر اینکه "جنبش سبز نباید اهداف خود را فراموش کند، همانطور که نباید دچار روزمرگی و انفعال بشود و استراتژی خود را از یاد ببرد" افزوده است: "هدف ما، تغییر در چهارچوب نظام است، ولی هدف آن نیست که این تغییرات حتما بدست این یا آن فرد صورت بگیرد."

این نامزد معترض به انتخابات 22 خرداد افزوده است که: "جنبش سبز بر سر مطالبات بحق خود محکم ایستاده است و هر چه آگاهی ملت به حقوق خود بیشتر شود، نیروی عظیم تری پشت این مطالبات قرار خواهد گرفت".


چهارشنبه سوری


میرحسین موسوی در بخش پایانی این گفتگو با اشاره به در پیش بودن روز چهارشنبه سوری، "مراسم این روز را، یادمان جشنواره نور علیه تاریکی" دانسته و یادآور شده است که علاقمندان به جنبش راه سبز ضمن آنکه به نمادها و مراسم ملی و مذهبی دلبستگی دارند، حاضر نیستند این نوع مراسم ها باعث اذیت و آزار مردم بشود.

وی هشدار داده که: "ممکن است مخالفان جنبش بخواهند با برنامه ای که قبلا هم مشابه آن را اجرا کرده اند، جنبش سبز را بدنام کنند".

به گفته نخست وزیر زمان جنگ "سبزها در هیچ برنامه هنجارشکنانه یا تخریبی که موجب اذیت و ازار مردم بشود شرکت نخواهند کرد و ایجاد انفجار و آتش سوزی با مشی جنبش سبز که تلاش کرده است همواره حرکت هایش مسالمت آمیز و عمیق باشد سازگاری ندارد".


صلح و سازش، هرگز


از سوی دیگر مهدی کروبی نیز در گفتگو با روزنامه ایتالیایی "کوریره دلاسرا" اعلام کرده است که "به جمهوری اسلامی کنونی که در ایران بر سر کار است، هیچ اعتقادی ندارد".

وی با بیان اینکه "اسلامیت و جمهوریت نظام بعد از انتخابات اخیر به شدت آسیب دیده" گفته است که "دولت احمدی‌نژاد را همچنان نامشروع و غیر قانونی می‌داند، اما دولت دهم باید پاسخگوی تصمیمات خود باشد."

رئیس سابق مجلس شورای اسلامی با تاکید بر اینکه "دعوای شخصی با محمود احمدی نژاد ندارد" تصریح کرده است که "بر سر آنچه در ۲۲ خرداد ماه رخ داده است، هرگز صلح و سازش نخواهد کرد."

به گفته وی: "مردم باید تشخیص دهند که با دولت مصالحه کنند یا نه. مردم به این دولت اشکال دارند و مردم هستند که مدیریت را قبول ندارند."

دبیر کل حزب اعتماد ملی با تاکید بر اینکه "به جمهوری اسلامی کنونی که در ایران بر سر کار است، هیچ اعتقادی ندارد" یادآور شده است که تنها به جمهوری اسلامی ای که در آن انتخابات آزاد برگزار شود و اسلام "خشونت و خرافی" را ترویج نکنند، اعتقاد دارد.

افشاگری یکی از ما مو ران بلند پا یه وزارت اطلا عات


افشاگری یکی از ما مو ران بلند پا یه وزارت اطلا عات(جمهوری اسلامی ایران)

او که نخو استه نامش برده شو د در وبلاگ خود که بنام وزارت است دست به افشا گری های
می‌زند که. این این وبلاگ سر یعا تو سط وزارت اطلا عات ایران هک می شو د.
این مامور وزارت اطلاعات در باره تشگیل گروهی بنام (فدا ئیان رهبر)که توسط مصباح یزدی و حسنیان ومحسنی ازه ای.تشگیل این گرو فقط برای ترور مخالفان هست.این گروه پنج هزار عضو داره.که حدودهزار نفر ازانها زن هست.این گروه چیزی شبیهه سپاه قدس است.اونها بیرون ایران ترور می کنن .اینها مخا لفان در ایران را ترور می کن.این مامو ر وزارت اطلا عات که نخو استه نامش فا ش شو د در باره پرو نده های مختلفی که در ایران اتفاق افتاده دست به افشا گری زده.نمو نه آن ترور برادر عبد الله نو ری.که در آن زمان عنو آن شد که در جاده شمال بعلت تر مز و لغزندگی به ته دره سقو ط کرد.ولی اصل ما جرا چیز دیگه ای بود. گروه (فدا ئیان رهبر) طرح ترور دکتر علیر ضا نو ری را تدارک دید. بخا طر اینکه دکتر علیر ضا نو ری خیلی خطر ناک تر از برادر خو د عبد الله نو ری بود. او با رأی اگثریت قا طع مردم به مجلس وارد شد.و محکم در مقا بل حکو مت ایستاد. برای همین تصمیم گر فتن که او را از سر راه خو د بر دارن.روی ترمز جلو ما سین مو اد منجره ضعیفی کار گذا شتن که با عث تر کیدن ترمز و سقو ط به دره شود. آن‌ها چون می دا نستن که اون انفجار با عث صدا خو اهد شد. فکری هم برای خنثی نمو دن صدا کردن.این مو اد منفجره کو چک که کنترل از راه دور بود. در چر خهای جلو کار گذا شته شد و هم‌زمان یک کا میوت از پشت ما شین دکتر نو ری حرکت کرد زمانی که به پیچ تند رسیدن چون در پشت ما شین دکتر این کا میون قرار دا شت دکتر مجبور به زیاد کردن سرعت خود شد.همزان به پیچ تند که رسیدن کامیون پشت سر با زدن بو قهای متعدد هم هو اس افراد داخل ما شین پرت کرد و همینکه مو اد منفجره عمل کرد و در اینجا بود که که دکتر قادر به کنترل ما شین نبود و ما شین به ته دره سقو ط کرد. اینطو ری هم از دست م یک مخا لف را حت شدن و هم اینکه. زنگ خطری برای عبد الله نو ری بود که متو جه شود کشتن او هم کار اسا نی برای حکو مت هست. که برای اینکه مردم متو جه خطر عبد الله نوری و برادر ش برای حکومت باشن تکه‌های از داد گاه و به چا لش کشیدن حکو مت. رو می نو یسم.
عبدالله نوری (زاده ۱۳۲۸) با تحصیلات حوزوی در سطح «خارج فقه و اصول»، وزیر کشور پیشین در دور اول ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی و دور اول ریاست جمهوری محمد خاتمی، همچنین نماینده مجلس پنجم و عضو اولین دوره شورای اسلامی شهر تهران بود.
انتشار روزنامهٔ اصلاح‌طلب «خرداد» از اقدامات دیگر او بود. این روزنامه پس از مدتی توقیف شد. این روزنامه شدیداً مورد انتقاد محافظه‌کاران که مخالف طرح دیدگاه‌های نوگرایانه در حوزه‌های دینی هستند قرار گرفت و نهایتاً نوری به واسطهٔ طرح دیدگاه‌هایی در روزنامهٔ خود که تصویری متفاوت از دین اسلام نسبت آنچه محافظه‌کاران سنتی ارائه می‌کردند، ارائه می‌داد، به دادگاه ویژه روحانیت فراخوانده شد و پس از چندین جلسه محاکمه و دفاع، و بنابر اتهام‌هایی مانند توهین به مقدسات، نشر اکاذیب، اقدام بر علیه امنیت ملی و نظایر اینها، در دادگاه ویژه روحانیت محاکمه و به ۵ سال زندان محکوم گردید.[۴] علیرغم رایزنی‌های رفسنجانی با خامنه‌ای مبنی بر عدم انتشار دفاعیات خود و تبرئه شدن، وی در دادگاه با قاطعیت از اصلاحات دفاع کرد و به زندان محکوم شد. دفاعیات وی در کتابی به‌عنوان شوکران اصلاح منتشر گردید که با استقبال مردم مواجه شد.[۵]
دادستان دادگاه ویژه روحانیت که کیفر خواست ۴۴ صفحه‌ای علیه وی را تنظیم کرد، حجت‌الاسلام محمد ابراهیم نکونام و قاضی دادگاه حجت‌الاسلام محمد سلیمی بود. به گفته دادستان از مجموعه مطالب روزنامه خرداد بوی عناد و توطئه علیه نظام استشمام می‌شود. وکیل مدافع وی نیز حجت‌الاسلام محسن رهامی بود. هیات منصفه دادگاه نیز شامل حجج اسلام: ‏‎ایزدپناه، صدیقی، پورمحمدی، ‏دعاگو، ‎ مهاجری، دعایی، طه هاشمی و نظام‌زاده‌ بودند که سه نفر آخر در جلسات دادگاه حاضر نشدند.[۶]دیگر شاکیان روزنامه خرداد، ستاد احیای امر بمعروف و نهی از منکر، حفاظت اطلاعات نیروی انتظامی، بسیج دانشجویی و رفعت بیات مدیر مسئول هفته‌نامهٔ آزادی (از چهره‌های محافظه‌کار که بعداً از زنجان به مجلس هفتم راه یافت) بودند
وی در دادگاه موضع جمهوری اسلامی در جریان درگیری اعراب-اسرائیل را به چالش کشید و گفت:
«
اگر فلسطینی‌ها خواستار صلح با اسرائیل هستند ما که هستیم که به دنبال جنگ باشیم.
 »
قتل‌های زنجیره‌ای
روزنامه خرداد یکی از روزنامه‌های پیگیر قتل‌های زنجیره‌ای بود و همین امر نیز در توقیف روزنامه و محاکمهٔ وی موثر بود. عبدالله نوری خود در دوران وقوع چهار قتل در پاییز ۱۳۷۷ وزیر کشور بود. وی در جلسه دادگاه پیرامون قتل‌های زنجیره‌ای نیز بطور غیر منتظره از دست داشتن وزیر اطلاعات (دری نجف‌آبادی) در قتل‌ها و صدور فتوا مرتد بودن مقتولان سخن گفت و تلاش دستگاه قضایی برای محدود کردن قتل‌ها به سعید امامی و سایر کارکنان وزارت اطلاعات و عدم پیگیری «آمران» قتل‌ها و محدود کردن مقتولین به همان چهار نفر و عدم پیگیری قتل‌های سال‌های گذشته را تقبیح کرد. سخنان وی بارها توسط رییس دادگاه قطع شد:
«
آنچه روزنامه خرداد در خصوص پرونده قتل‌ها مطرح کرده پاسخگویی وزیر اطلاعات وقت است که هم قدرت داشته و هم ظاهراً فتوا صادر کرده، از نظر ما وزیر اطلاعات وقت باید بخاطر قتل‌ها پاسخگو باشد چون امنیت ملی را به خطر انداخته‌است.... آیا تلاش نشد که پرونده قتل‌ها در حد چند پرسنل عادی اطلاعات باقی بماند؟ آیا طرح اولیه آن نبود که نقش عاملان بر ملا نشود؟ آیا همه کوشش‌های فعلی صرف این نمی‌شود که مسئله از سعید امامی فراتر نرود و مسئله قتل‌ها به همان چهار مقتول محدود بماند؟... وقتی در سال‌های گذشته بسیاری قتل‌های مشکوک مسکوت گذاشته شد... وقتی برخی دانشمندان شیعه و سنی به دلایل نامعلوم از بین رفتند چطور در برابر همه این فجایع کسی اعتراض و پیگیری نکرد؟... اما حال که محفل مطبوعات رسوایی محفل‌نشینان را به صدا درآورده‌اند برخی در صدد پاک کردن صورت مسئله هستند
آزادی
در جریان برگزاری دادگاه علیرغم آنکه وی در بازداشت بوده و هنوز محکوم نشده بود، دادگاه مانع از ثبت نام وی در انتخابات مجلس ششم شد. اما برادر وی علیرضا نوری که یک پزشک جراح بود در انتخابات ثبت نام کرده و با ۱ میلیون و ۳۴۳ هزار رأی به عنوان نفر سوم در حوزه تهران به مجلس راه یافت. ناظران رای بالای برادر نوری را نشانهٔ اعتراض مردم به محاکمه عبدالله نوری ارزیابی کردند. وی همچین حاضر به نوشتن درخواست عفو برای علی خامنه‌ای نشد و پس از تحمل ۳ سال زندان پس از فوت برادر وی عده‌ای از نمایندگان مجلس در نامه‌ای به خامنه‌ای خواستار آزادی وی شدند.


عبدالله نوری در محضر منتظری!
تو ضیحات در باره (فدا ئیان رهبر).این گرو که بنام لبا س شخصیها هم معروف هستن. حقوق ماهی پنج میلیون تو مان.دادن خانه و ما شین و استفاده از تمام امکانات برای آن‌ها بدون الو یت هست.گر فتن وا مهای خیلی سنگین بدون باز پرداخت.گروه (فدا ئیان رهبر) این امکان دارن که از اعضای زن خو دت برای صیغه استفاده کنن.پا یگا های آن‌ها در قم و اراک و مشهد و تهران قرار داره
بعد از انتخا بات ایران این گروه دست به کشتار مردم زدن. برای نمو نه و نوع اسلحه تو ضیحا تیرو بیان می کنم. بیشتر کشته ها تیر به جا های حساس اثا بت کرده . ولی از همه مهمتر این است که این نو ع گلو له. مخصو ص می باشد.پس از اثا بت کلو له برای دقا یقی آن‌ها در بدن باز شده و سیا نو ر داخل آن خون رو آلود کرده که باعث می‌شود زودتر کار شخص تیرخو رد تمام شود. در پزشگ قا نو نی عنو آن می‌شود بر اثر برخو رد گلو له ولی هیچ مو قع تو ضیح داده نشده که این نو ع گلوله الو ده به سا نور هست و باعث می‌شود که هیچ راه امیدی برای شخص تیرخو رده
نماند.چگو نه حقوق این افراد و بو دجه نگهداری و تمرین آن‌ها پردا خت می شود؟ از روی کار آمدن
احمدي نزاد . بو دجه های خیلی سنگینی برای این فدا ئیان رهبر کنار گذا شته می شود. ولی قبل از اون این الله علی خا منه ای از بو دجهای که برای خو دش هست این گرو ه رو سا پورت می کند.
بو دجه رهبری انقدر زیاد هست که می تو اند خرج یک مملکت را به راحتی پر دا خت کند نمو نه ان.در یا فت دو میلیون تو مان از فرو ش هر ما شین در شر کتهای خو د رو سازی
در یا فت ردیف بو دجه برای رهبری.در یا فت در صدی از قرار داد های نفتی و فرو ش نفت و غیره....
گروه فدا ئیان رهبر بچه‌های خو درو به مدرسه‌ها مخصو می فر ستن که در آنجا بهتر ین امکا نات
و تحصیل برای آن‌ها محیا هست . و از پایه مغز این کو دکان شستشو داده می شو د . مثل پدرانشان.در آموزش به این فر زندان راهای چکو نه دفاع کردن از ولایت فقیه و رهبری امو زش داده می شود.
کینه سید علی خا منه ای رهبر (جمهو ری اسلامی ایران)
خا منه ای در زمان رهبری ایت الله خمینی گینه شد یدی نسبت به ایشان دا شت. زیرا خمینی با عث شده بود که خا منه ای حقیر واقع شود. این اتفاق در زمان مهندس میر حسین مو سوی بود که خا منه ای خو استه بود که که نخست وزیری مهندس مو سو ی و حکم او از طرف خمینی تا ئید نگردد. مراجعه به خا طرات ایت الله ها شمی رفسنجانی.بعد از روی کار آمدن خا منه ای او برای اینکه انتقام خو د رو بگیر شروع کرد به نا بو دی خا نو اده خمینی ولی اینکار احتیاج به زمان دا شت که چون اون قادر نبود که به همین را حتی خا نو اده خمینی رو نا بود کند . ولی ضر به ای که زد به سید احمد خمینی بود.بعد از مرگ پدر خطر بزرگ سید احمد بود که ایت الله خا منه ای. با نفو ذی های که به بت ایت الله خمینی فر ستاد تو انست سید احمد رو مسموم و به قتل بر ساند. که بعد ها گفتن سعید امامی با عث این قتل بو ده ولی در حقیقت همان گروه( فدا ئیان رهبر) که نفوذ کرده بو دن با عث قتل سید احمد شدن چون مسیر تحقیقات رو عو ض کنن با افشا شدن مرگ دیگران بدست سعید امامی .قتل سید احمد هم به گردن او افتاد. تا( فدا ئیان رهبر) با خیال را حت بتو ن از نفوذ خود استفاده کنن.

سید احمد خمینی (۱۳۲۴ — ۲۷ اسفند ۱۳۷۳)، دومین فرزند پسر آیت‌الله خمینی، بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران است.سید احمد خمینی در اسفند ۱۳۲۴ شمسی در شهر قم متولد شد و در ۲۷ اسفند ۱۳۷۳ خورشیدی در تهران درگذشت و در آرامگاه روح‌الله خمینی در بهشت زهرا به خاک سپرده شد.احمد خمینی در سال‌های پس از انقلاب در سازماندهی روابط روح‌الله خمینی با مسئولان نقش مهمی داشت.[۱] از میان این نقش‌ها، نقش وی در برکناری آیت‌الله منتظری از قائم مقامی رهبری و نگارش نامه سرگشاده‌ای که با عنوان «رنجنامه» منتشر شد، بسیار پررنگ بوده‌است.حاج احمد از خود سه فرزند به نام‌های سید حسن خمینی، سید یاسر خمینی و سید علی خمینی به جا گذاشت. پسر بزرگ وی سید حسن خمینی نام دارد که اکنون تولیت آرامگاه روح‌الله خمینی را بر عهده دارد. همسر او نیز آثار خمینی را جمع‌آوری نموده‌است.مرگ مشکوک
بعد از مرگ ناگهانی احمد خمینی در ۲۷ اسفند ۱۳۷۳ که بر اساس اعلام منابع دولتی، بر اثر سکته قلبی اعلام شد، شایعاتی در مورد طبیعی نبودن مرگ وی وجود داشت، تا این که بعد از ماجرای قتل‌های زنجیره‌ای پاییز ۱۳۷۷ و بحث‌هایی که در این زمینه در مطبوعات ایران از سوی دوم خردادی‌ها و رقبایشان جریان داشت، عماد الدین باقی از چهره‌های مطبوعاتی، مدعی شد که سید حسن خمینی پسر احمد خمینی به وی گفته‌است که حجت‌الاسلام نیازی رئیس دادگاه نیروهای مسلح که پرونده رسیدگی به این ماجرا به وی سپرده شده بود، در دیداری با او (سیدحسن خمینی) گفته‌است که مجرمان قتل‌های زنجیره‌ای گفته‌اند که احمد خمینی توسط محفل قتل‌های زنجیره‌ای کشته شده‌ است. این حرف‌ها را عمادالدین باقی در یک جلسه گفتگو و مناظره در جمع دانشجویان در اصفهان که قرار بود فلاحیان هم در آن شرکت کند اظهار داشته بود. این گفته او از سوی نیازی تکذیب شد و او به اتهام نشر اکاذیب تحت تعقیب قرار گرفت. عماد الدین باقی از سید حسن خمینی خواستار شد که در زمینهٔ درستی یا نادرستی گفته‌های او اظهار نظر کند. که سید حسن خمینی در نامه‌ای، درستی اظهارات عمادالدین باقی را تایید کرد.[۲][۳]
دکتر جمشید پرتوی، متخصص قلب و پزشک سید احمد خمینی نیز در ۱۰ دی ۱۳۷۷ در تهران و در منزل مسکونی‌اش کشته شد.[۳] بعدها سعید امامی در اعترافات خویش پیرامون قتل سید احمد خمینی به نکات تازه‌ای اشاره کرد[۴]:
«
وقتی باخبر شدیم که حاج احمد آقا در جلسات خصوصی به مسئولان نظام و حتی به ولایت امر اهانت می‏کند. آن را ارجاع دادیم و بلافاصله دستور آمد که همه رفت‌وآمدهای ایشان را زیر نظر بگیرید و از مکالمات و ملاقات‌های ایشان نوار تهیه کنید. ما هم بمدت یکسال همین کار را کردیم. متاسفانه حاج احمد آقا به راه یک‌طرفه بدی وارد شده بود که برگشت نداشت. وقتی دستور حذف حاج احمد آقا را آقای فلاحیان به من ابلاغ کرد مضطرب شدم و حتی به تردید فرو رفتم. دو روز بعد، همراه با آقای فلاحیان به دیدار آیت‌‏الله مصباح [یزدی] رفتیم، آقایان محسنی اژه‌ای و بادامچیان هم آنجا بودند البته بعدا حاج آقا خوشوقت هم از بیت رهبری آمدند آنجا و نظر جمع بر این بود که نباید به کسانی که با ولی امر مسلمین خصومت می‏کنند، رحم کرد.




تصو یری از سید احمد خمینی

بعد از انتخا بات 88 بود که رهبری خود وارد معرکه شد. چون به هر قیمت بود می خو است میر حسین مو سو ی را از راه خود بر دارد و کینه قد یمی که از این الله خمینی و مو سو ی دا شت دارو خالی کنه. برای همین با تمام امکا نات و با فتو ای خو دش دستو رداد به هر قیمتی شده مو سو ی را از سر راه خو د کنار بزند. و همان شد که دیدید.صندو قهای رأی از قبل تو سط فدا ئیان رهبر پر شده و آماده بود. صند قها به اما کنی که این گرو ه در آنجا بودن برده می‌شد و صند و قهای که تو سط این گروه آماده شده بود به وزارت کشو ر برده می شد. و وزارت اطلا عات و سپاه و فدا ئیان رهبری تو انستن رأی قا طع میر حسین مو سو ی را نا بود و ریس دو لت کنو نی را سر کار بیا ورند.

ولی در این میان چیزی که بیشتر رهبری را به خف اندا خت. متحد شدن کروبی و مو سو ی بود. آن‌ها خیلی تلاش کردن که کروبی رو به تسلیم وادار کنن تا بتو نن کا ر مهند س مو سوی را برای همیشه یک سره کنن.ولی در این مو رد نا کام ما ندن.قبل از انتخابات به وزارت اطلا عات دستو ردادن که تمام شروع به دستگیری کسترده بکنن تا تقلب انتخا بات در این جنجال معلوم نگردد ولی متا سفا نه خیلی از مامو ران وزارت اطلا عات همراه میر حسین و کرو بی بو دن. برای همین
1.مجبور شدن . فدا ئیان رهبر را وارد وزارت اطلا عات کرده و تمام پستهای کلیدی به دست این ارازل و او باش بی افتد.چون می دو نستن و زارت اطلاعات همراه میر حسین و کروبی خو اهد شد. بهتر ین افراد وزارت اطلا عات کنار گذا شته شدن.و یا تهدید گردین. عده‌ای هم خو د استفائ دادن و اینطو ری شد که وزارت اطلا عات کامل به دست فدا ئیان رهبری افتاد و آن فجا یع که دیدی بو جو د امد. همه به حکم رهبری بود.او حکم خود را به مصباح یزدی و حسینیان و محسنی اژه‌ای .می فر ستاد داد تا آن‌ها اقدام کنن و در آخر فلا حیان هم یکی از اعضائ و بنگذاران فدا ئیا ن رهبر بود. بخا طر اینکه دست او در پرو نده قتلهای زنجیری رو شد برای همین تا آنجا که می تو انستن سعی می کردن اسمی از فلا حیان برده نشود. ولی تمام عملیا تها زیر نظر مستقیم فلا حیان بود.
2.
3.محسنی اژه‌ای و فلا حیان در عنفوان جوانی
4. مصباح [یزدی] و احمدی نژ اد