شنیدن خبر مرگ هاله سحابی درست پس از درگذشت پدرش، برای همه مثل یک پتک محکم بود؛ پتکی که بر فرق سرمان وارد کردهاند. حاکمیت «جنازه دزد» هم تشیع جنازه مرحوم سحابی را مختل کرد، هم جان دختر عزادارش را ستاند و حالا هم جنازه «هاله» را عملا دزدیده تا قبل از تجمع مردم، به خاک بسپارد. اگر آن روزی که خواهرزاده میرحسین را کشتند، نمیگذاشتند ماجرا در سکوت برگزار شود، حاکم مستبد بدتر از یزید اینقدر جری نمیشد،
حالا شورای هماهنگی میخواهد راهپیمایی سکوت برگزار کند؟ کجای کارید آقایان! دختر مبارز دردمند این کشور را کشتند، هنوز میخواهید مطابق نظر امام راحل عمل کنید؟
سکوت، سکوت و دیگر هیچ؟
این جنایت بدون مکافات نمیماند.
آن نیروهای «نوپو» و امنیتی گناهی ندارند. از سگ هار چه انتظاری دارید؟ مشکل کسی است که قلاده را رها کرده...
امروز حاکمیت باید جواب دهد. جنازه مرحوم سحابی چه خطری داشت؟ بیچارهها! شما از جنازه هم میترسید؟ از جنازه هاله مظلوم میترسید؟
جنازه ناصر حجازی، جنازه عزت سحابی، جنازه هاله سحابی...همه و همه ترسناکتر از «شورای هماهنگی راه سبز امید» هستند! شورا که همه چیز را میخواهد در سکوت برگزار کند...
سکوت، خیانت است
.
No comments:
Post a Comment