Friday 31 October 2008

نشست پیش کنگره جبهه ملی

هوشنگ کردستانی
نشست پیش کنگره جبهه ملی

در روزهای هفتم و هشتم اکتبر 2006 به دعوت فعالان جبهه ملی در شهر کُلن آلمان نشست بزرگی برای تعیین نحوه و زمان برگزاری کنگرة جبهه ملی خارج از کشور تشکیل شد که شماری از نمایندگان جبهه از شهرهای مختلف آلمان مانند: کُلن، مونیخ، دورتموند و ... و نیز از کشورهای سوئد، بلژیک، هلند، انگلیس و فرانسه در آن حضور داشتند.
از نکات قابل ذکر این نشست، حضور چشمگیر وابستگان سازمان جوانان جبهه ملی خارج از کشور بود که مسئولیت آن را دکتر ساسان هارون - مهدوی عهده دار است و نیز شرکت خانم های جوان بود که در سمتِ اداره کننده گان جلسات، صداقت، بیطرفی و شایستگی خود را به نمایش گذاردند. سهم عمده برگزاری جلسات نشست بر عهده جوانان جبهه ملی در کُلن به ویژه آقای نیما ناصرآبادی بود.
زحمات برادران فرشید و فرهاد یاسایی در این گردهمایی قابل تحسین بود. از موارد قابل ذکر دیگر نشست این بود که شماری از مبارزان قدیمی جبهه ملی در خارج از کشور که به سن بازنشستگی رسیده اند در آن حضور نداشتند و این امید را پدید آوردند که سرمشقی برای فعالان کُهن سال جبهه گردند. حضور فعال جوانان جوّ تازه ای پدید آورده و باعث شد که بر خلاف نشست های پیشین، بحث ها و گفت و گوها نه از گذشته بلکه بیشتر پیرامون مسائل روز و در ارتباط با آینده صورت پذیرد.
در جلسات دو روزة نشست، از سوی جوانان بویژه آقایان دکتر ساسان هارون - مهدوی، صولت زاده، سلطانی، مرادی، خواجه نوری، زربخش و همچنین خانم مقدم مطالب جالب و مؤثری عنوان شد که مورد توجه شرکت کنندگان واقع گردید.
از بحث های اصلی نشست یکی این بود که آیا فعالان جبهه ملی برون از کشور بایستی زیر یک نام «جبهه ملی خارج کشور» فعالیت نمایند یا به نام قاره های مختلف مثلاً «جبهه ملی اروپا»، «جبهه ملی آمریکا» و ...
بسیاری از چهره های قدیمی جبهه ملی مانند مهندس هوشنـگ کُردستانی، مهندس مسعود هارون - مهدوی، بهمن مبشری، جهانگیر لقایی، هوشنگ هوشمند و نیز همگی جوانان و خانم ها معتقد به فعالیت تنها با نام «جبهه ملی خارج از کشور» بودند. – سرهنگ صادق محمودی، فریدون امیرابراهیمی، کمال ارس و برخی دیگر با فعالیت به نام جبهه ملی اروپا موافق بودند- و شعارهایی که در شرایط کنونی می تواند اکثریت بزرگی از ایرانیان درون و برون کشور را متحد و همبسته نماید «آزادی و دمکراسی» است که خواست تاریخی ملت ما در یکصد سال گذشته بوده و در راه رسیدن به آن فداکاریها، از خودگذشتگی ها و جانبازی ها نموده اند.
جبهه ملی به دلیل داشتن پیشینه تاریخی و پایگاه مردمی، می تواند و باید در ایجاد یک همبستگی بزرگ ملی، سهمی در خور بر عهده داشته باشد.
توجه داشته باشیم جبهه ملی از بدو تأسیس خود همواره دارای دو بُعد سازمانی و اندیشه ای بوده است. بُعد سازمانی جبهه از مجموعه توان احزاب، سازمانها و گروه های وابسته به آن پدید می آمده است. بُعد اندیشه ای جبهه اما بسیار فراتر از بُعد سازمانی بوده و عمل می نموده است. همین بُعد اندیشه ایست که در بزنگاههای تاریخی ایران خود را نشان داده و شگفتی ها آفریده است.
در شرایط دردناک و انسان کُش کنونی ایران همه تلاش های ما باید مصروف به این باشد که گُستره بزرگ بُعد اندیشه ای را به سمت یک تشکل سازمانی هدایت کرده و آنرا در راه نجات ایران بکار گیریم.
از آنجا که شورای مرکزی جبهه ملی در درون کشور همانگونه که می دانیم به دلیل شرایط و جوّ حاکم بر ایران قادر نیست خواست ها و انتظارات مردم به ویژه جوانان، کارگران، دانشجویان و بانوان را برآورده کرده و پیرامون آنها موضع گیری قاطع نماید، طبعاً این وظیفه بر عهدة فعالان جبهه ملی در خارج از کشور است که با برخورداری از آزادیهای سیاسی خواست های آنها را بیان کرده و در راستای تحقق شان تلاش نمایند.
با توجه به اینکه جبهه ملی خارج از کشور می تواند کامل کننده فعالیت های جبهه ملی داخـل کشور گـردد، طبیـعی
است که سردمداران نظام اسلامی در کُلیت آن و نیز سران هر یک از جناحهای حاکمیت اسلامی کوشش نمایند که جبهه ملی به مفهوم واقعی آن در خارج از کشور شکل نگیرد و بجای متشکل شدن، به شاخه های کوچکتر تقسیم گردد و نیز قابل تصور است که برای رسیدن به این هدف از صرف هزینه های مالی نیز مضایقه نکنند.
****

سخنان مهندس هوشنگ کردستانی
در نشست جبهه ملی، کُلن

خانم ها، آقایان،
در مبارزه و سیاست هم (مانند هندسه) شرط های لازم داریم و شرط های کافی، ایمان و اعتقاد، فعال بودن از شرط های لازم و ضروری در مبارزه است ولی کافی نیست، هنگامی کافی خواهد بود که دوراندیشی، دانش و آگاهی و موضع گیری درست سیاسی کامل کننده آن شود. می دانیم آزادی و حاکمیت ملی در ایران جز با حضور احزاب و سازمانهای سیاسی و اتحادیه های کارگری تحقق پذیرد، نیست و چنانچه به فرض در شرایط استثنایی هم تحقق پذیرد بدون وجود احزاب، اتحادیه های کارگری و نشریات آزاد و مستقل ماندگار و پایدار نخواهد بود.
متــأسفانه اکــنون شــرایط حاکم بــر ایران بگونـه ای است که امکـان تشکیـل احزاب و سازمــانهای سیاسی که دارای پایگـاه مردمی بـوده و از حمـایت گسترده شهروندان برخوردار باشند وجود ندارد. نظامی که حزب متعلق به خود (یعنی حزب جمهوری اسلامی) را منحل می کند، طبیعی است که امکان فعالیت آزاد به احزاب و سازمانهای سیاسی غیر خود را ندهد. فعالیت هایی را هم از سوی برخی از سازمانهای سیاسی که پیشینه تاریخی و پایگاه مردمی دارند مانند جبهه ملی و حزب ملت ایران مشاهده می کنیم محدود و در حدودی است که امکان پذیر باشد و از حدی که سردمداران اسلامی آن را «خط قرمز» نامیده اند عبور نکند.
در خارج از کشور نیز بُعد ساخت و پراکندگی ایرانیان در سطح جهان، مانع تشکیل احزابی است که پایگاه مردمی به ویژه در درون کشور داشته باشند.
بنابراین تنها راه نجات و راه برون رفت از تنگنا و گرداب هولناک تاریخی کنونی، ایجاد یک تشکل جبهه ایست، جبهه ای گسترده و پرتوان که تنها پیرامون آرمان ها و خواست های تاریخی ملت ایران می تواند شکل بگیرد.
دوستان،
بارها گفته و تکرار کرده ام که جبهه ملی نه حزب ملی است و نه سازمان ملی، بنابراین ما حق نداریم پیرامون نوع نظام آینده کشور که تعیین آن از حقوق مُسلّم مردم ایران است موضع گیری نماییم نوع نظام آینده کشور را، مردم ایران و آنهم پس از رسیدن به آزادی تعیین خواهند کرد.
اگر فرض کنیم بخشی از مردم معتقد به نظام مشروطه پادشاهی باشند - که حق دارند و همانگونه که حق دارند جمهوری خواه باشند – و هدف های اعلام شده توسط جبهه ملی را پذیرا بوده و خود را پیرو اندیشه های مصدق بدانند، هنگامی که جبهه ملی موضع جمهوری خواهی اتخاذ می کند تکلیف آنان چیست؟
اگر دوستان ما در شورای مرکزی جبهه ملی که در ایران فعالیت می کنند بـه دلایـل سیـاسی و امنیتی طـرفـداری
از نظام جمهوری خواهی بگیرند، ما که در خارج از کشور از آزادی، ولو نسبی - برخوردار هستیم نباید پیرامون نوع نظام آینده کشور همان موضع گیری را تکرار کنیم.
در پایان گفتارم یادآور می شوم مبارزه امروز ملت ایران مبارزه ای است در مسیر رسیدن به آزادی و حاکمیت مردم که فراتر از منافع حزبی، سازمانی و حتی تفکری و طیفی است. امروز همه ایرانیان ( متعلق به هر طیف و وابسته به هر سازمان سیاسی) باید به ایران بیاندیشیم و بخاطر منافع مردم و شکوفایی آرمان های ملی در کنار هم قرار گرفته و با ایجاد یک همبستگی بزرگ ملی برای نجات ایران و رهایی مردم از استبداد مذهبی تلاش نماییم.
پاینده ایران

No comments: