Sunday 19 October 2008

خطرآفرینی سران اسلامی


خطرآفرینی سران اسلامی
حکومت اسلامی، کشور را با سه رویداد مشکل آفرین و خطرناک روبرو کرده است که هر کدام در پیوند با منافع ملی و موجودیت کشور مهم بوده، توجه و حساسیت کشورهای منطقه و جهان را نیز به خود جلب کرده است.
نخست موضوع انرژی هسته ای که سردمداران نظام آنرا در جهت بهره وری صلح آمیز از نیروی اتم و بهره برداری از منابع اورانیوم کشور توجیه می کنند، در مقابل کشورهای عضو باشگاه اتمی و بسیاری از کشورهای دیگر تهیه اورانیوم غنی شده در ایران را گامی در جهت دستیابی آخوندهای تشنه قدرت به جنگ افزارهای اتمی ارزیابی کرده که می تواند شمشیری باشد در دست زنگی مست.
دوم، موضع گیری های جنون آمیز رئیس جمهور اسلامی است در رابطه با نابودی اسرائیل و دفاع از فلسطین. گرچه او در موقعیتی نیست که سیاستمداران دولت های غربی او را جدی بگیرند و برای سخنانش که حاکی از ناآگاهی های سیاسی و خودبزرگ بینی شخصی است ارزش و اهمیت قائل شوند، با این وجود چون به تعبیری این گفته ها می تواند نشاندهنده موضع سردمداران و کاربدستان نظام در قبال مشکل کنونی و اختلاف ها میان اسرائیل و فلسطین باشد که کشورهای اروپایی به ويژه آمریکا نسبت به آن حساسیت دارند، می تواند کشور ما را با خطرهای سهمگین پیش بینی نشده روبرو سازد.
سوم، شیوه و برخورد نظام با خواست های بر حق اقوام غیور ایران و مردم استانهای مرزی است که مطالباتی جز برخورداری از حقوق شهروندی و رعایت حقوق بشر و شرکت در اداره امور منطقی خود ندارند.
بکارگیری زور و اعمال وحشیانه قدرت در برابر اقوام و اقلیت های مذهبی نگرانی های فزاینده ای را نه تنها در میان اقوام بلکه در میان همه مردم آزاده و میهن دوست ایران پدید آورده است که با گذشت زمان ابعادی گسترده تر می یابد.
گرچه شیوه های سرکوبگرانه نظام خودکامه مذهبی، در مورد همه شهروندان ایرانی به یکسان اعمال شده و می شود و از این جهت کُرد، لُر، پارس، ترک، گیلک، بلوچ، عرب و ... فرقی ندارند، ولی شرایط خفقان حاکم بر کشور و فقر، نداری و فلاکتی که مردم استانهای مرزی و اقوام غیور ایران با آن دست بگریبان هستند می تواند باعث شود تا شعار تجزیه طلبی در میان مردم آن مناطق گیرایی و جذابیت بیابد و این امکان را فراهم آورد که دولت های بیگانه، به منظور اِعمال فشار بر جمهوری اسلامی یا بهره گیریهای سیاسی دیگر نسبت به آن توجه خاص مبذول دارند و با کمک عوامل خود به گسترش آن دامن زنند.
در هر سه مورد یادشده، سیاست نظام مذهبی کاملاً روشن است. سیاست های آشکار و پنهان کشورهای بیگانه را نیز پیرامون آنها کم و بیش می توان تشخیص داد، آنچه در این میان روشن نیست موضع اپوزیسیون است.
البته تا اپوزیسیون واقعی که نیروی اکثریت را مردم در کنار خود داشته باشد، شکل نگرفته و پدید نیاید، نمی تواند موضع گیری قابل قبولی ارائه دهد و توجه مردم ایران و دولت های قدرتمند را به خود جلب کند.
در نبود یک اپوزیسیون ملی، متشکل و پرقدرت، قابل قبول مردم ایران، طبیعی است که هر سازمان، گروه یا شخصیت سیاسی به خود اجازه دهد، دیدگاه هایش را پیرامون مسایل بالا بیان نماید. دیدگاه هایی که نه تنها در یک سمت و سو نیست، بلکه در تضاد با هم بوده و گَهگاه در تضاد با منافع ملی است.
در شماره های آیندة جبهه ملی، دیدگاههای خود را از چشم انداز تفکر ملی پیرامون هر یک از سه موضوع یاد شده بیان خواهیم کرد. ٭
مهندس هو شنگ کردستانی

No comments: